عید فطر مبارک
رمضان
میسوزاند و عید فطر
مینوشاند
آن یکی زهرگناه
و این یکی عطر لقا
مبارک باد آن سوزش و این نوشش
شهد فطر صیام
بکامتان
رمضان
میسوزاند و عید فطر
مینوشاند
آن یکی زهرگناه
و این یکی عطر لقا
مبارک باد آن سوزش و این نوشش
شهد فطر صیام
بکامتان
چه قانون نا عادلانه ای!
برای شروع یک رابطه
هر دو طرف باید بخواهند...
اما برای تمام شدنش...
همین که یک نفر بخواهد کافیست
شب است
کلنجار میروم با خودم
با دلتنگی هایم...
با قلب له شده ام...
با غرور له شده ام...
سراغش را بگیرم...
نگیرم...
بگیرم...
نگیرم؟
نزدیک صبح است...
دل را به دریا زده ام
مشترک مورد نظر در حال مکالمه است.
از کسانی که پشت سرت حرف میزنند
غمگین مشو....
آنها به همان جا تعلق دارند
دقیقا پشت سرت.
دلم میخواست زمان را به
عقب برگردانم
نه برای اینکه
آنهایی را که رفتند باز گردانم...
برای اینکه
نگذارم آنها بیایند.
سرد است
اما سرما نمیخورم
کلاهی که عشق بر سرم گذاشت
تا گردنم را گرفته است.
بی پناهی یعنی
زیر آوار کسی بمانی که
قرار بود
تکیه گاهت باشد....
مردم این دوره زمانه
اونقدر خوبند که
اگر بدانند
پا برهنه ای
برایت پاپوش درست میکنند...
دلم نه عشق میخواهد
نه دروغ های قشنگ
نه ادعا های بزرگ
نه بزرگ های پر ادعا
دلم یک فنجان قهوه میخواهد
و یک دوست که بشود با او...
حرف زد و...
پشیمان نشد.
شنیدم وقتی میرفت رد پایش را پاک میکرد...!
به او بگوئید....
من دنبال دلش بودم
وقتی دلش با من نیست
رد پایش را میخواهم چیکار!
معشوقه ای پیدا کرده ام به نام
روزگار...
این روزها مرا در آغوش خویش سخت
به بازی گرفته است!
عاشق که میشوی
نا آرام میشوی
گاهی حسود
گاهی خود خواه
گاهی دیوانه
گاهی آرام
گاهی شاد
گاهی غمگین
گاهی خوشبخت ترین
یک روز به خود می آیی میبینی تنهایی
تنها ترین
هیچ کسی رو نداری حتی برای درد و دل کردن و...
حرف زدن
تنها غم می ماند کنارت...
و تنهایی...
این پست برا کسایی مینویسم که آدمها رو راحت میشکنن
شاید با یه نگاه یا
یه کلمه
یا........
عزیزی که میخونی
میدونی وقتی خدا داشت
بدرقت میکرد بهت چی گفت؟
جایی که میری
مردمی داره که...
میشکننت
نکنه قصه بخوری....
من همه جا باهاتم.
از تنهایی گریزی نیست
بگذار آغوشم برای همیشه
یخ بزند...
نمی خواهم کسی شال گردن
اضافی اش را
دور گردن آدم برفی
احساس من بیندازد.
از تنهایی گریزی نیست
بگذار آغوشم برای همیشه
یخ بزند...
نمی خواهم کسی شال گردن
اضافی اش را
دور گردن آدم برفی
احساس من بیندازد.
تقصیر ما نیست
که بر روی
حرف ها یمان نمی مانیم...
ما بر زمینی زندگی میکنیم
که هر روز خودش را
دور میزند!!
همیشه از اندیشه ی
یک لحظه نبودنت
میتوان فهمید....
با تو ام.............................
آنان که با افکاری پاک و فطرتی
زیبا
در قلب دیگران جای دارند را....
هرگز هراسی از
فراموشی نیست...
چرا که جاودانند.....کورش کبیر
تعظیم آنان همانند خم شدن دو سر
کمان است
که هرچه به هم نزدیکتر شوند...
تیرش کشنده تر است.
یکی که بهش اعتماد داری...
بهت اعتماد داره...
از دلتنگی هاش برات میگه...
از دلتنگی هات براش میگی...
اروم میشه...
اروم میشی...
حسی که هیچ وقت به تنفر تبدیل نمیشه...
این حس مثل قطره های باران پاکه....
چارلی چاپلین میگه...
زندگی شاید
اون جشنی نباشه
که تو آرزوشو داری ولی بهش...
دعوت شدی
پس
زیبا برقص
وقتی متولد میشوی
در گوشت اذان می خوانند
وقتی میمیری
برایت نماز میخوانند...
به راستی
چقدر کوتاه است
فاصله ی یک اذان تا یک نماز
برای دل از تو بریدن
تا دلت بخواهد
بهانه دارم...
ولی برای
بخشیدنت...
تنها یک دل ساده
دوستت دارم به...
قیمت زیر پا گذاشتن
یک دنیا بهانه.
هیچ کس نمی تونه به دلش یاد بده نشکنه
ولی من حد اقل یادش دادم که....
وقتی شکست
لبه ی تیزش
دست اونی که شکوندش رو نبره
رازیم
حداقل زمانی که حوصله ات سر میرود
به دلم
تلنگری بزنی
و با دلم کمی بازی کنی
باور کن من
در بی حوصله گی هایم با تو
زندگی میکنم.
امشب خسته تر از هر شبم
کاش میشد گوشه ای نوشت...
خدایا
خسته ام
صبح بیدارم نکن!
شیشه ای میشکند
یک نفر میگوید...
شاید این رفع بلاست
دل من سخت شکست!
هیچکس هیچ نگفت
غصه ام را نشنید
از خودم میپرسم...
ارزش قلب من از
شیشه ی
یک پنجره هم کمتر بود؟
در نگاهت چیزیست
که نمیدانم چیست؟
مثل آرامش بعد از یک غم
مثل پیدا شدن یک لبخند
مثل بوی نم بعد از باران
در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست؟
من به آن محتاجم
کاش کسی میفهمید
وقت دلتنگی
وزن یک آه
چقدر سنگین است....!!
برایش تمام لالایی های دنیا را هم بخوانی...
خوابش نمیبرد!
دلی که تنگ میشود
آسمان را هم به مهمانیش دعوت کنی...
در باز نمیکند!
دل که تنگ میشود
در میان تام قاصدک های عاشق هم نمی رقصد!
دل است دیگر
بهانه میگیرد...
ابری میشود...
می بارد....
دل که تنگ میشود
با خودش هم قهر میکند!
چشم هایش را میبندد...
خودش رابغل نمیگیرد...
سکوت میکند...
دل است دیگر...
دلی که تنگ میشود از تمام بهانه های دنیا...
تنها تو را بهانه میکند...
تو را...
چشم های نابت را....
با ان همه نگاه پر از راز عاشقی...
تو را... تو رو میگم دیونه